توقیف فیلم خانه پدری؛ پشت پرده تبلیغ جریان سیاسی خاص برای اکران این فیلم چیست؟-راهبرد معاصر
نگاهی به فیلم «خانه پدری»

توقیف فیلم خانه پدری؛ پشت پرده تبلیغ جریان سیاسی خاص برای اکران این فیلم چیست؟

بیشتر تبلیغات پیرامون فیلم «خانه پدری» نه یک اتفاق فرهنگی، بلکه بخشی از دو پروژه سیاسی موازی و متصل به هم است که یک بعد آن به فضاسازی تبلیغاتی برای انتخابات مجلس سال ۹۸ مربوط است و بعد دیگر با مدرن سازی (غربی سازی) زنان در ایران ارتباط دارد.
آرش فهیم ؛ منتقد سینما
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ - ۰۶ آبان ۱۳۹۸ - 2019 October 28
کد خبر: ۲۶۲۰۱

اجرای دو پروژه سیاسی موازی در «خانه پدری»

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ فیلم ''خانه پدری" به کارگردانی کیانوش عیاری،پس از گذشت حدود ۱۰ سال از ساخت، بالاخره رنگ پرده سینما را دید. فیلمی که در سه دولت به محاق توقیف رفت و در نهایت، در دوران رکود و فصل سرمای سینما به اکران رسید و هیاهو و سر و صدای فراوانی ایجاد کرد. تا جایی که طی روزهای پس از اکران "خانه پدری"، شاهد ایجاد نوعی لشکرکشی رسانه ای در تبلیغ و حمایت از این فیلم هستیم!

 

این اولین بار نیست که یک فیلم توقیف شده، به نمایش درآمده است. اما چه در پرده سینماها رخ داده که کار را به کرسی های سیاسی هم کشانده است؟ چرا کار پشتیبانی و تبلیغ برای این فیلم، از صفحات سینمایی رسانه ها فراتر رفته و حتی پای برخی سیاستمداران پرحاشیه یک جریان سیاسی خاص را هم به میان کشیده است؟ نکته مهم این است که طی دو سال اخیر، چند فیلم با رویکرد حمایت از فتنه سال ۸۸ رفع توقیف و به نمایش عمومی درآمدند. اما حمایت های سیاسی و لشکرکشی های رسانه ای برای پشتیبانی از خانه پدری، فیلمی که به ظاهر حتی سیاسی هم نیست بیش از سایر فیلم ها بوده است. تا آنجا که برخی افراد با گرایشی شبه تکفیری ، پشت این فیلم درآمده‌اند! مثل مازیار میری که از منتقدان خانه پدری به عنوان دشمنان سینما یاد کرد! همچنین منتقد دیگری نیز، فهم انتقاد کنندگان از این فیلم را به طور کلی زیر سوال برد!

 

این درحالی است که خانه پدری، به واقع فیلم خوبی هم نیست. این فیلم، برای مخاطب عام و جویای سرگرمی، زجرآور و خسته کننده است. حتی بسیاری ممکن است از خشونت فیلم، دچار اشمئزاز شوند. خانه پدری همچنین از لحاظ ساختاری نیز فیلمی عیبناک و انتقادآمیز است. صحنه قتل دختر به دست پدر و برادرش، چندان باورپذیر نیست. جرم دختر، مبهم است و معلوم نیست عمق کجروی او تا چه حد است که پدرش برایش حکم مرگ را صادر می کند. در آن سو نیز پدر، این همه قصی القلب به نظر نمی رسد و حداقل در باور نگارنده نمی گنجد که چنین مردی، به همین سادگی و مثل آب خوردن، دختر نوجوانش را بکشد و بعد هم با دستان خودش او را در زیرزمین خانه اش به خاک بسپارد. کیانوش عیاری نتوانسته میزانسن دقیقی برای راهبردی ترین سکانس فیلم خود طراحی کند و بنابراین خانه طراحی شده توسط او، خانه ای بر آب است! بعد از این اتفاق نیز، عملا فیلم تمام می شود و بقیه زمان فیلم، آب بندی است! از این به بعد، فقط مشتی آدم هستند که در یک خانه قدیمی در هم میلولند و روایت فیلم، از هم گسیخته می شود. اگر در سکانس اول، خشونت افسارگسیخته مخاطب را آزار می دهد ، در ادامه ساختار شلخته فیلم، موجب دلزدگی می شود. حتی نقش آفرینی بازیگران فیلم نیز تکراری است. چون که نه شخصیت پردازی فیلم عمیق است و نه کارگردان، نقش آفرینان را به خوبی هدایت می کند. درنتیجه، مهران رجبی، مهدی هاشمی، شهاب حسینی و … در خانه پدری تکراری به نظر می رسند. این اوضاع باعث شده تا خانه پدری به زعم برخی منتقدان ، ضعیف ترین فیلم کارنامه کیانوش عیاری تلقی شود.

 

با این اوصاف، چه شده که رسانه ها و منتقدان وابسته به دولت و جریان موسوم به اصلاحات تا این حد نسبت به این فیلم تعصب قائل هستند و رفع توقیف آن را بزرگ می دارند؟

 

بخشی از جنجال های رسانه ها و رسانه چی های نزدیک به دولت، پیرامون فیلم « خانه پدری»، به موقعیت زمانی خاص این روزها بر می گردد. کمتر از پنج ماه تا انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. یکی از راهبردهای انتخاباتی همیشگی اصلاح طلب ها و جریان حاکم بر دولت، بهره کشی سیاسی از هنرمندان است. با توجه به خلف وعده ها و رفتار غیرفرهنگی دولت با هنرمندان، بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر از این جریان دلزده و رویگردان شده اند. دولت حسن روحانی، رکورددار توقیف یا ممانعت از نمایش فیلم های سینمایی و مستند است. اما در این شرایط تلاش دارند تا با رفع توقیف، رویکرد دولت کنونی را متفاوت نشان دهند و با این فضاسازی، توجه هنرمندان و روشنفکران را جلب کنند. این همه حاشیه سازی پیرامون رفع توقیف "خانه پدری" نیز از این منظر قابل تحلیل است.

 

اما نکته مهمتر به محتوای فیلم خانه پدری بر می گردد. مضمون محوری این فیلم، ظلم به زنان به بهانه غیرت و به نام سنت و مذهب است. پدر متعصب فیلم که دخترش را به بهانه ناموس پرستی به قتل می رساند، هویتی ایرانی و اسلامی دارد. علاوه بر ظاهر و پوشش بومی این مرد، وی به قالی بافی هم مشغول است که دال بر تاکید فیلم بر هویت اصیل اوست. این درحالی است که کارگردان می توانست یک لات کلاه مخملی یا یک قصاب متعصب به ناموس، بدون تاکید بر هویت مذهبی را در مقام قاتل قرار دهد. همچنین، به میان آمدن ابزار تعزیه در این قتل نیز، به فیلم معنا بخشیده است. در صحنه ای از فیلم وقتی می خواهند از وجود جنازه دختر در خاک مطمئن شوند، از شمشیر تعزیه استفاده می کنند. درحالی که برای این منظور می شد از ابزارهای دیگر مثل سیخ کباب استفاده کرد، چرا شمشیر تعزیه؟ چرا جنازه دختر در خانه ای با شمایلی کاملا سنتی و ایرانی دفن می شود؟ همه این عناصر و روایت ها باعث شده تا "خانه پدری" بیش از فیلم به بیانیه ای سیاسی و اجتماعی علیه تاریخ و هویت ایرانی تبدیل شود و فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی در این فیلم، ضد زن معرفی می شود.

اجرای دو پروژه سیاسی موازی در «خانه پدری»

 

بنابراین، فضاسازی تبلیغاتی غربگراها بر سر "خانه پدری" در ادامه جنجال آفرینی بر سر ماجرای "دختر آبی" محسوب می شود. یکی از راهبردهای وابستگان به غرب برای مقابله با فرهنگ بومی ایرانیان، ضدزن نمایی سنت و فرهنگ بومی و برانگیختن بانوان برای مطالبه گری در جهت منافع غرب است. آن ها هویتمندی زن ایرانی و علاقه مندی بانوان به غیرتمندی مردان و فرهنگ ایرانی اسلامی را مساوی با تمایل به انقلابی گری می دانند. فیلم "فروشنده" هم با اینکه ضعیف ترین فیلم در کارنامه اصغر فرهادی بود، به خاطر رویکرد "ضد غیرت" مورد توجه قرار گرفت و حتی جایزه اسکار هم گرفت.

 

از این رو، بیشتر تبلیغات پیرامون فیلم "خانه پدری" نه یک اتفاق فرهنگی، بلکه بخشی از دو پروژه سیاسی موازی و متصل به هم است که یک بعد آن به فضاسازی تبلیغاتی برای انتخابات مجلس سال ۹۸ مربوط است و بعد دیگر با مدرن سازی (غربی سازی) زنان در ایران ارتباط دارد.

با این حال با توجه به مطالبه افکار عمومی خبرها حاکی از توقیف این فیلم دارد. به نظر می رسد کارگران خانه پدری تعهد به تغییر با حذف صحنه‌های خشن فیلم داده بود که این کار انجام نشده ، در نتیجه دادسرای فرهنگ و رسانه حکم به توقیف فیلم داده است. 

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده